میرنیوز
خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه موذن: چالشهایی که شیوع پاندمی کرونا به وجود آورد، به اعتقاد خیلیها دنیا را به قبل و بعد از کرونا تقسیم کرد؛ یعنی این چالش، زندگی، آدمها، موقعیتها، ارتباطات، تجربهها و حتی مشاغل را با صورتی دیگر مواجه کرد.
در تلویزیون و به خصوص میدان برنامهسازی و سریالسازی هم چالشهایی جدی به وجود آمد که شاید جدیترین آن حذف تماشاگر از فرآیند برنامهسازی بود. تماشاگری که چند سالی بود پای ثابت استودیوهای خیلی از برنامههای تلویزیونی شده بود و حالا نبودش آنقدر حیاتی شده که حتی برخی برنامهها را به تعطیلی کشاند تا با توقفی کوتاه، شاید دوباره بازگردند.
فارغ از برنامههای استودیویی مرسوم، یکی از این قالبهای برنامهسازی در مناسبتهای سیما ضبط و پخش غالباً زنده مراسم هیاتها و محافل مذهبی است که سخنران و مداح در آن تمام انرژی خود را از جمعیت حاضر در مقابلش میگیرد، برای آنها حرف میزند یا سخنرانی میکند و با حال آنها حتی شور میگیرد. حالا با تعطیلی این محافل که بخش عمدهای از آنها هم توسط تلویزیون پوشش داده میشد، لازم بود همزمان با ماه مبارک رمضان متولیان برنامههای معارفی در قاب جادو به دنبال برنامههایی با ساختار جدید و تجربههایی تازهتر باشد.
میثم فکری مدیر گروه معارف شبکه سه سیما در این گفتگو از چالشهای برنامه سازی معارفی همزمان با شیوع کرونا سخن گفته و در بخشی هم به چالش راضی کردن سخنرانان و مداحان برای حضور در مقابل دوربینهایی که پیش از این چندان به آن عادت نداشته اند، اشاره کرده است.
گفتگوی خبرگزاری مهر با این مدیر جوان شبکه سوم سیما را در ادامه میخوانید؛
* یکی از قالبهای برنامهسازی در دوران کرونا که دچار تغییرات زیادی شد برنامههای مذهبی بود که ما پیش از این به طور مثال یک مجری را از فضای شلوغ حرمهای مطهر میدیدیم یا آنتن تلویزیون مداحی را در حال مداحی برای جمعیت زیادی نشان میداد. حالا همه این برنامهها به فضاهایی تک نفره تبدیل شدهاند که گویی در خلا ضبط میشوند این چالش جدید و حل آن برای برنامه سازان چگونه رقم خورد؟
برخی از مداحان میگفتند برایشان سخت است با دوربین صحبت کنند واقعا هم همینطور است چون اینها مجری نیستند و همیشه عادت داشته اند با مخاطب ارتباط داشته باشند و از واکنش او تاثیر بگیرندخیلی از برنامههای ترکیبی و تاکشوها در سالهای اخیر سعی کردند از حضور مخاطب بهره بگیرند مثل برنامههای استودیویی، ورزشی، سرگرمی و... با این حال حضور مخاطب در حوزه معارف سابقه بیشتری دارد، چون رسانهای قبل از تلویزیون با نام «هیات» وجود داشته که با مستمع هویت پیدا میکرد. ما در این سالها از این امکان استفاده میکردیم و امسال با وضعیت ویروس کرونا، خیلی از هیاتها و اماکن مقدس تعطیل شدند.
اولین تصمیمگیری ما با این تعطیلیها میتوانست این باشد که برنامههای نزدیک به این ساختار هم متوقف و تعطیل شود اما ما وظیفه خود میدانیم که ارتباط را از طریق اماکن مقدس و مداحان برقرار کنیم.
کار خیلی سختتر شده است چون همانطور که گفته میشود «مستعمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد» مخاطب تاثیر بسیاری در حال فرد سخنران یا مداح دارد. برخی از مداحان مثلا میگفتند برایشان سخت است با دوربین صحبت کنند! واقعاً هم همینطور است چون اینها مجری نیستند و همیشه عادت داشتهاند با مخاطب ارتباط داشته باشند و از واکنش او تاثیر بگیرند.
با این حال ما در سخنرانیها و مناجات، نوآوریهای دیگری ایجاد کردیم که شاید به لحاظ اجرایی سادهتر به نظر میرسید که مثلاً در یکی از حرمها با فضایی خالی برنامه اجرا میشود اما برعکس کار سختتر است چون همان مخاطبانی که در حرمها و در مجالس هستند به جذابیت کار اضافه میکند.
فضاهای مختلف برنامهسازی با هم قابل قیاس نیست اما الان در همه برنامهها از عکسالعمل مخاطب استفاده میکنند حتی در فوتبال درصد زیادی از جذابیت برنامه به واکنش تماشاگران برمیگردد. برای ما هم حذف مخاطب سختیهایی داشت و این نوع کار قطعاً کاستیهایی هم دارد ولی تجربه است که اگر خدایی ناکرده این بیماری یا بیماریهای مشابه ادامه پیدا کند بتوانیم کار را پیش ببریم.
* در این تجربه تازه جدیترین چالش چه بود؟ چه سختیهایی در پشت صحنه وجود دارد که ممکن است ما از آن بیخبر باشیم؟
چالش اولیه راضی کردن مداح و سخنران است که به این فضا ورود کنند و بخش سختتر کار این است که حس و حال معنوی را به آنها منتقل کنیم. به طور مثال کسانی که پشت دوربین یا پشت صحنه هستند خودشان با رویدادی که روی آنتن شکل میگیرد همراه باشند.
یکی از شبها حاج میثم مطیعی مناجاتی میخواند، در میان مناجات او گاهی صدای عوامل پشت صحنه میآمد که مناجاتش را همراهی میکردند و او هم حین سخنانش خطاب به مخاطب تلویزیون اعلام کرد که مردم اینجا کسی نیست و این واکنشها از همین آدمهایی است که پشت دوربین و در حال برنامهسازی هستند.
* یعنی در چنین فضایی برای حس و حال بخشی به برنامه و شخص اجراکننده بیشتر میطلبد که افراد دغدغهمند و حتی معتقدتر سر کار باشند.
بله و کسانی که همراه و هم جهت باشند. این نکته مهمی است که شاید خیلی به آن توجه نشود اما برای برنامهساز خیلی مهم است یا حتی برای کسی که جلوی دوربین است اهمیت دارد که عوامل پشت دوربین با او همراه باشند.
لوکیشنها را به گونهای در نظر گرفتیم که صرفاً باعث حسرت نشود چون دسترسی به این اماکن مقدس برای مخاطب وجود ندارد و اینگونه نباشد که صرفا نوعی خلا بوجود بیاید* چقدر در نوع تصویربرداری یا نمایش نماها در غیاب مردم تغییر ایجاد میشود؟
ما سراغ نماهای جدید رفتیم حتی لوکیشنها را به گونهای در نظر گرفتیم که صرفاً باعث حسرت نشود چون دسترسی به این اماکن مقدس برای مخاطب وجود ندارد و اینگونه نباشد که صرفا نوعی خلا بوجود بیاید. باید هم ارتباط معنوی برقرار میشد، هم از حسرت بینتیجه جلوگیری میشد.
ما درباره چنین نکاتی بحث و گفتگو میکردیم؛ اینکه مثلاً نمایش تصویری از ضریح در فضای کنونی چقدر مفید است؟ به این نتیجه رسیدیم که حتی نوعی فاصله منطقی را با ضریح حفظ کنیم. اینها چالشهایی است که ما داشتیم اما شاید مخاطب فکر کند در برنامه معارفی صرفاً روی پشت بام یا گنبد و گوشهای از حرم دوربین کاشته میشود و برنامه روی آنتن میرود! درحالی که اینها جزو چالشهای ماست و دربارهاش گفتگو شده است.
البته اعتراف میکنم ما هنوز ضعفهایی داریم ولی اینها تجربههایی است که پیش از این نداشتهایم و به قول متولیان حرمها این اتفاق که این مکانها تعطیل شود نبوده است. سخت است که در چنین فضایی هم از حرمهای مطهر تصویری را انعکاس دهیم که غربت را نداشته باشند و از طرفی مخاطب را از فضای معنوی دور نکند.
* چرا برنامههای معارفی نمیتوانند از ویژگیهای خلاقه و ساختارهای متفاوتتر بهره بگیرد؟
تفاوتها در برنامههای معارفی شاید برای مخاطب خیلی مشهود نباشد اما یک تاکشو حتی با یک تغییر دکور هم به چشم میآید. نگاهی هم از مدیران تا مخاطب وجود دارد که برنامه معارفی را سخنرانی میدانند اما همانطور که گفتگو با ورزشکار و هنرمند قالب برنامه را گفتگومحور میکند، گفتگو با روحانی نیز برنامهای گفتگومحور است نه سخنرانی.
* البته جدای از این تصور غلط که شما از آن صحبت میکنید، بحث بر سر این است که بیشتر این برنامهها گفتگومحور هستند و کمتر از قالبهای برنامهسازی با المانهای بصری و آیتم و... استفاده میشود که در همه برنامههای معارفی و غیرمعارفی وجود دارد.
بیشترین قالبی که در همه دنیا استفاده میشود، گفتگو است ولی همه فقط از حوزه معارف ایراد میگیرند. البته تا حدی انتقادها را میپذیرم اما مساله این است که ما در برنامههای معارفی در یک طرف برنامهساز داریم و طرف دیگر کارشناس یا عالم دینی اما تسهیلگر بین این دو را نداریم، برنامهساز باید هم مسلط به حوزه رسانه و هم حوزه دین باشد و این کار خیلی سختی است.
مهمان و کارشناس هم رسانه را کمتر میشناسد و این حد وسط وجود ندارد. مکانهایی مثل دانشکده صداوسیما که در قم فعالیت دارد وظیفهشان همین است که چنین افرادی را پرورش دهند اما هنوز کمتر وارد برنامهسازی و کار شدهاند. البته نمونهای از تهیهکنندگان خود ما جزو این افراد است که در حوزه میان برنامه فعالیت میکند. با این حال افرادی که هم به فرم و هم محتوا تسلط داشته باشند بسیار معدود هستند. خود ما سعی داریم به روز باشیم به طور مثال در «ماه من» برنامه سحرگاهی شبکه سه تلاش میشود هم فرم و هم محتوا بهدرستی پیش رود.
چندین سال پیش همه میگفتند میخواهیم نود سیاسی یا نود اجتماعی بسازیم یا زمانی که «خندوانه» برند شد خیلیها میخواستند مدلی از «خندوانه» بسازند. یا اکنون که «عصر جدید» در شبکه سه با اقبال مخاطبان مواجه شده آیا همه شبکهها باید به دنبال آن بروند؟ و یا «سمت خدا» را تکرار کنند؟ * چرا معمولا برنامهسازان سراغ برندهای معمول میروند مثلا همه میخواهند «ماه عسل» که برند شبکه سه بوده است را بازسازی کنند؟
این درباره بسیاری از برنامهها صدق میکند، مثلاً چندین سال پیش همه میگفتند میخواهیم «نود سیاسی» یا «نود اجتماعی» بسازیم یا زمانی که «خندوانه» برند شد، خیلیها میخواستند مدلی از «خندوانه» بسازند. یا اکنون که «عصر جدید» در شبکه سه با اقبال مخاطبان مواجه شده آیا همه شبکهها باید به دنبال آن بروند؟ و یا «سمت خدا» را تکرار کنند؟
متاسفانه نبود خلاقیت باعث میشود که وقتی تجربهای جواب میدهد همه سراغ آن بروند. مثلا «ماه عسل» شاید فقط در ماه رمضان در شبکه سه و در ساعت قبل از افطار جواب بدهد. من بارها در جلسات گفتهام وقتی شبکهای برنامهای جذاب دارد من هم آن را دوست دارم اما دلیل نمیشود مشابهش را بسازیم.
ساخت هر برنامهای به اقتضای یک شبکه، ساعت و با رویکردهای مختلف تناسب دارد. باید دید نیاز جامعه چیست و تجربیات جدید به دست آورد. فضای اجتماعی بسیار متنوع است و میتوان کارهای مختلف انجام داد از طرفی مخاطب ممکن است دوست داشته باشد در یک بازه زمانی مسابقه ببیند یا به تماشای کار طنز بنشیند.
* یکی از خلاها در حوزه برنامههای معارفی هم نبود برنامههای چالشی است یا برنامههایی که به دغدغههای نوجوانان و جوانان بپردازد، گویی کارشناس و برنامهساز میترسد وارد این دغدغهها شود که برای بسیاری از آنها جواب هم وجود دارد و بیشتر برنامهها صرفاً به مسایل احکام یا فقه و روایات منحصر شده است.
در برنامه «ماه من» نسبت به برخی از گفتگوهایی که نجمالدین شریعتی با حجتالاسلام حامد کاشانی داشته است واکنشهای زیادی داشتهایم. البته این نقد را قبول دارم چون ما باید پازلی را در نظر بگیریم که ابعاد مختلفی را در برنامهها داشته باشیم اما ما الگوی سه گانهای داریم که گاهی سراغ احکام یا عقاید یا اخلاق میرویم.
ما باید برنامهای درباره چالشهای اعتقادی داشته باشیم اما در عین حال باید اینها در کنار هم بیایند و یا در روز چندین برنامه داشته باشیم که بتوان به حوزههای مختلف بپردازیم. نه اینکه یک برنامه داشته باشیم و بخواهیم در آن همه مسایل را جبران کنیم.
منبع : خبرگزاری مهر
ایرج رضایی دوبلور پیشکسوت درگذشت
برگزیدگان جایزه «باربد» موسیقی فجر معرفی شدند
اختتامیه چهلمین جشنواره موسیقی فجر در حال برگزاری است
نمایشگاه عکسهای میشل ستبون از انقلاب در نیاوران افتتاح شد
اختتامیه چهلمین جشنواره موسیقی فجر آغاز شد
روایت تکاندهنده از کودکسربازان در گروهکهای تروریستی
جشنواره «زیر چتر لبخند» با معرفی برگزیدگان به پایان رسید
از کیفیت بد صدای سالن تا هیجان بالای مخاطبان در کنسرت سهراب پاکزاد
تحول سینما با هوش مصنوعی در یک رویداد بررسی میشود
تک آهنگ جدید محمدرضا تنها و ایرج خواجهامیری منتشر شد
کوروش زارعی: تئاتر مسجد نهتنها عقبگرا نیست بلکه پیشبرنده است
وقتی سالن با «چشم و دلم روشن» عرفان طهماسبی منفجر شد
همه ارگانها و متولیان سینمای ارزشی در موفقیت «پیشمرگ» سهیم هستند
معاون صدای رسانه ملی: مقاومت گمشده امروز بشریت است
اختتامیه تجلی اراده ملی به جای بوموسی در پردیس ملت برگزار میشود
تجربه یک سفر درونی با «آواز باد»
همکاری ساترا و قوه قضاییه برای کاهش تخلفات شبکه نمایش خانگی
معرفی هیئت داوران جایزه «جوانی جمعیت» تجلی اراده ملی
پرویز ایزدپناه نقاش پیشکسوت درگذشت
نوای سنتی کنسرت بانوان «نکیسا» در حضور معاون رئیس جمهور پیچید
سه جایزه جشنواره هندی به «مورچه» رسید
«پدینگتون در پرو» به سرعت از ۱۰۰ میلیون دلار گذشت
«پدینگتون ۳ » به سرعت از ۱۰۰ میلیون دلار گذشت
«طلوع سرد» به ایتالیا رفت
«پدر سوخته» به خانه نمایش دا میرود
کیت وینسلت برای اولین بار کارگردانی میکند
بابک جهانبخش: این روزها به آهنگها فرصت شنیده شدن نمیدهیم
اعضای آکادمی تهیهکنندگان جایزه سپاس را داوری میکنند
از چالش اجرای برنامه طنز در رادیو تا تعریف کردن مو به موی کتابها در پادکست
یک بازیگر تئاتر: ورود چهرههای غیر مرتبط در تئاتر یک تهدید بزرگ است