میرنیوز
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهید عبدالحسین برونسی مشغول گذران زندگی بود و از راه بنایی امرار معاش می کرد. با شروع دفاع مقدس و جهادی که بر هر مردی واجب بود، همهچیز را رها کرد و عازم جنگ شد. عبدالحسین فرماندهی تیپ هجده جوادالائمه (ع) را بر عهده داشت که سرانجام 23 اسفند سال 63 در عملیات بدر، چهارراه خندق به شهادت رسید و پیکرش سال ها پس از شهادت تفحص شد. همسر این شهید که هنگام جبهه رفتن او خانمی جوان بود که حالا همه مسئولیت خانه و بچه ها هم به گردنش افتاده بود، خسته و ناراحت از نبود شوهرش می شود. او در برشی از خاطراتش این طور ماجرا را روایت می کند:
...همه شان برگشتند. مادرم هم بود. شستم خبردارشد که رفته پیش او شکایت. سریع رفتم توی اتاق دیگر. انگار بغض چندساله ام ترکید. یکدفعه زدم زیر گریه. کار ازین خرابتر نمی شد بشود که شد. کمی بعد شنیدم عبدالحسین به مادرم گفت: حق داره خاله. هرچی هم ناراحت باشه حق داره. اصلا هم از دستش ناراحت نیستم ولی خب من چکار کنم. نمی تونم دست از جبهه بردارم. من توی قیامت مسئولم.
انگشت گذاشته بود روی نکته حساس. انگار خودم هم تازه فهمیده بودم که به خاطر جبهه رفتن زیاد اوست که ناراحتم. مادرم گفت: حالا شما بیا بریم توی اتاق که اصلا با خودش صحبت کنی. آمد رو به روم نشست. سرم رو بلند نکردم اما گوشم با او بود. گفت: هرمسلمونی میدونه که الان اسلام در خطره. من اگه بخوام جبهه نرم یا کم برم ، فردای قیامت مسئولم. پس اینکه نخوام برم جبهه محال هست و نشدنی. بعد هم رو کرد به مادر، ادامه داد : ببین خاله، من حاضرم این خونه و اثاث و حتی کت تنم رو بزارم برای دختر شما. اون وقت بچه هام رو بردارم برم جبهه. ولی فقط به یک شرط که دختر شما باید قولش رو به من بده.
مادرم پرسید : چه شرطی خاله جان؟
گفت: روز محشر و روز قیامت وقتی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تشریف میارن، بره پیش حضرت و بگه: من فقط به خاطر اینکه شوهرم می رفت جبهه و تو راه شما قدم می زد، ازش طلاق گرفتم و شوهرم بچه ها رو برداشت و رفت.
خودم را یک آن در وضعی که او می گفت تجسم کردم. همه وجودم انگار زیر و رو شده به خودم آمده بودم. حالا دیگه از خجالت سرم را بلند نمی کردم. بعد از آن هر وقت می رفت جبهه و هر وقت می آمد کاملا رضایت داشتم. دلگرم بودم به خشنودی دل حضرت صدیقه ی کبری( س).
انتهای پیام/
منبع : خبرگزاری تسنیم
پیام تبریک برخی نهادهای فرهنگی درباره موشکباران اسرائیل
برای «بیبدن» و مفهومی به نام تعارضات اجتماعی
اگر مقابل دشمن شل بگیریم مشکل حل می شود؟ + صوت
«بعد از رفتن» و «روایت ناتمام سیما» مسافر مسکو شدند
بیانیه انجمن سینمای جوانان درباره پاسخ پهپادی و موشکی ایران
آخرین وضعیت گوینده رادیو در بیمارستان
هنرمندان درباره «وعده صادق» چه نوشتند؟
نمایشهای کودک و ایرانی رونقبخش سالنهای دولتی
تکلیف سریال رضا شفیعیجم روشن شد
تولید فصل دوم «سرزمین شعر» با ایدههایی جدید و پختهتر
دیپلماسی میان ایران و تاجیکستان مبتنی بر عشق است
افزایش حقوق ایثارگران در سال ۱۴۰۳ چقدر خواهد بود؟
دیدگاه قرآن درباره توان یهودیان اسرائیل در برابر رقیب
یاسینی رکورددار کنسرت در سال ۱۴۰۲ / در مسیر همایون یا یگانه
صادرات نوشتافزار ایرانی کلید خورد
قانون عفاف و حجاب برای همه مردم لازمالاجرا شد
تلاطم در بازار ظهیرالاسلام/ قیمت کاغذ تحریر افزایش یافت
سهم ۴۹درصدی تمساح خونی از گیشه تعطیلات/ پرویزخان درجا زد
شاعرانی که خود را "عطار" جا زدند
«محفل» بدون سلبریتی با خلاقیت و یک شبِ صدمیلیونی!
مهرداد صدقی با "آبنبات لیمویی" به نمایشگاه میآید
عملیات اجرایی آمادهسازی نمایشگاه کتاب تهران آغاز شد
دژهای پوشالی یهود به دادشان نرسید
حمایت شاعران از "وعده صادق" ایران
گنبد آهنین چه میداند از صریر قیامت سجیل
جشن نیمه شعبان هیئت کجا برویم؟
شاعران به استقبال نیمه شعبان رفتند/ کاش، سَحر، خاک رهِ « مهدی موعود » شوم
بهترین دعاها در شب نیمه شعبان به روایت امام صادق (ع)
"پایان جنگ"، "عزل منتظری و بنیصدر" و "فوت احمد خمینی" موضوع گفتوگو با کارگردان "احمد"/ احمد آقا حتی یک «واو» به صحبتهای امام دست نزد!
ویکی موعود با ۴۰ هزار مقالۀ تخصصی راه اندازی شد