میرنیوز
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، جنگ برای مریم کاظم زاده و اصغر وصالی در تاریکترین نقطه خودش، عشق را متولد کرد. عشقی که اگرچه خیلی به درازا نکشید اما جاودانه شد. با شهادت اصغر در 28 آبان سال 59 مریم کاظم زاده که خبرنگار بود و حالا با گزارشهای جنگی که مینوشت شناخته تر شده بود مسیر زندگی را بدون او طی کرد اما 3 خرداد سال 1401 بالاخره دیدارها در بهشت برایشان تازه شد. آنچه میخوانید برشی است از خاطره اولین دیدار این دو با هم که مرحوم کاظم زاده به شیرینی آن را روایت کرده است:
من به عنوان خبرنگار به مریوان اعزام شده بودم و شهید وصالی هم با نیروهایش به آنجا آمدند. من اولین بار او را با سر و صورتی خاکآلود در آنجا دیدم. بعد از مدتی که غائله پاوه شروع شد، چند روز به آزادسازی کامل پاوه مانده بود که از طریق شهید دکتر چمران به او معرفی شدم. دکتر چمران پیشنهاد مصاحبه با اصغر را داد که البته من با کمال میل پذیرفتم اما اولین برخورد تلخ بین ما را شکل داد!
وقتی از وصالی درباره وضعیت پاوه پرسیدم، گفت: شما اگر خبرنگار هستید، باید همان موقع در آنجا میبودید. بهتر است شما به تهران بروید و خبرهایتان را در همان جا بنویسید... این حرف خیلی برایم سنگین بود. گفتم: شما انتظار دارید من در آن درگیریهای خطرناک حاضر میبودم؟ گفت: خبرنگار باید صحنههای واقعی را با چشم خودش ببیند، نه اینکه به ثبت شنیدهها اکتفا کند... خلاصه برای تنظیم وقت، با جواب سربالای او روبرو شدم...
فردای آن روز که وسایلم را برای انجام مصاحبه برداشتم و به سمت مقر وصالی در پادگان مریوان راه افتادم، یادآوری برخورد دیروز، منصرفم کرد. عصر همانروز اصغر به مقر ما آمد و دکتر چمران پیگیر مصاحبه من با او شد. من که دستپاچه شده بودم، گفتم: من برای مصاحبه رفتم که نبودند. اصغر برافروخته شد و گفت: شما کِی آمدید؟! کِی من نبودم؟! من دروغ گفته بودم اما به خیر گذشت. فردا وقتی اصغر برای خداحافظی آمد، دکتر چمران من را به دست او سپرد و اصغر هم با بیاعتنایی قبول کرد تا همراهشان بروم.
به منطقهای رسیدیم و اصغر به همراه نیروهایش پیاده شدند. به من هم گفت که با ماشین به مقر بروم تا آنها دو روز دیگر بیایند. وقتی همه پیاده شدند، با خودم گفتم چرا من پیاده نشوم؟ کولهپشتیام را در ماشین گذاشتم و با دوربین و مقداری کاغذ پیاده شدم و در انتهای ستون به راه افتادم. اصغر سر ستون بود و متوجه همراه شدن من نشد. 20 دقیقه گذشته بود که انتهای ستون را دید و با دیدن من جا خورد. اول اعتراض کرد ولی وقتی دید من حاضرجوابم، گروهی را به درون دره فرستاد و من را با گروه دیگری در مسیر دامنه کوه راهی کرد...
انتهای پیام/
منبع : خبرگزاری تسنیم
پویش سراسری «بوسه بر دستان پدر» برگزار میشود
شماره جدید فصلنامه اطلاعات حکمت و معرفت منتشر شد
حرم امام علی (ع) در نجف اشرف را از راه دور زیارت کنید
نماهنگ حماسی «منتصرون» محمدحسین حدادیان منتشر شد
کارگاه تخصصی ضبط تواشیح استودیویی برگزار شد
دوره آموزشی تطبیق آموزههای قرآنی در زندگی برگزار می شود
باقرزاده: ۵۸ هزار رقبه وقفی در هشت ماهه اول امسال سنددار شدند
قنبریان:فاطمیه نماد کنش فعالانه زن مجاهد اسلام در دوران کندی شمشیرهاست
قصه سرباز لشکر عمر بن سعد که پس از عاشورا هیچگاه سیراب نشد
چاپ کتاب پایان صهیونیسم و سقوط اسرائیل با همکاری ایران و مالزی
دفتر آیت الله مدرسی به جنایت علیه شیعیان پاراچنار واکنش نشان داد
دبیرخانه ستاد طرح ملی حفظ قرآن کریم تعیین تکلیف میشود
تشرف برندگان پویشهای «فجر عاشقی» و «سفیر آیهها» به مشهد مقدس
نشست «نظم جهانی پس از نصرالله» برگزار می شود
مشاهدات عینی فعالان عرصه هیئت از لبنان روایت می شود
نشست «صلح، زبان فارسی و رسانه» برگزار میشود
نشست «فلسفه، دانشگاه و اجتماع» برگزار میشود
دبیرخانه ستاد طرح ملی حفظ قرآن کریم تعیین تکلیف می شود
۴۰ مربی جلسات قرآن دانشآموزی مدرک مربی گری دریافت کردند
سعیدی نژاد: مادران برای فرزندانشان از آینده، قصه بگویند
سعیدی نژاد: مادران داستانهای تصویرگر آینده برای فرزندانشان تعریف کنند
کتابی که از شاخصهای تعیین مزاج براساس مبانی طب ایرانی می گوید
جایزه سیاستگذاری، تقدیر از فعالیتهای حل مسئله در کشور است
همایش تجلیل از مداحان حماسیخوان و شعرای حماسیسرا برگزار شد
دجال کیست و چه ویژگی هایی دارد؟
چرا باید از امامان (ع) پیروی و تبعیت کرد؟
برنامه سخنرانی شیخ حسین انصاریان در دهه دوم فاطمیه
دجال کیست؟
همایش ملی فلسفه فرهنگ برگزار میشود
کتاب «چکیده مقالات همایش ملی فرهنگ شهرت» منتشر شد