میرنیوز
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محفل ادبى «سلام منجى دلها»؛ با نگاهی به جایگاه منجى در شعر شاعران فارسىزبان شب گذشته با حضور جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب همزمان با سالروز آغاز زعامت امام زمان(عج) برگزار شد. در این برنامه شاعرانی چون غلامعلى حداد عادل، علیرضا قزوه، ولىالله کلامى زنجانى، رضا اسماعیلى، عبدالرحیم سعیدىراد، غلامرضا کافى، محمدجواد محبت، هادى منورى، ایرج قنبرى، محمدمهدى عبدالهى، وحید ضیایی، امیر عاملى، محمدحسین انصارىنژاد، عزیز آذینفرد، شعبان کرمدخت، سید مسعود علوى، علیرضا حکمتى، نغمه مستشار نظامى، فاطمه نانىزاد، فیروزه حافظیان، وحیده افضلى، مرضیه فرمانى، سیده فرسته حسینى، فاطمه ناظرى، فاطمه افشاریان و ... و همچنین شاعران پارسىزبان خارجى از کشورهاى هند، پاکستان ، افغانستان، تاجیکستان، سوریه و ... مانند سیده فاطمه بلقیس حسینى، سرویش تریپاتى، عمادالدین ربانى، مهدى باقرخان، سیدسکندر حسینى، فلیحه کاظمى، احمدعلى برقى اعظمى، محبوب حسین و ... حضور داشتند. در حاشیه این برنامه نیز از مجموعه رباعیات سید مسعود علوى با عنوان «حىّ متالّه» رونمایی شد. این کتاب مشتمل بر هزار و 214 رباعى است که توسط انتشارات هرمز منتشر شده است.
سیدسلمان صفوى، مدیر آکادمی مطالعات ایرانی لندن، در ابتدای این نشست با اشاره به مجموعه رباعیات کتاب «حى متاله» و ویژگی سرودههای علوی در این اثر گفت: رباعیات شاعر جوان، آقای سید مسعود علوی، ادامه سنت رباعیسرایی در ادبیات فارسی است. محتوای رباعیات علوی دارای بار متافیزیکی، عشق، شیفتگی و درد است و تحت تأثیر شعر عرفانی
کلاسیک است. این رباعیات جذاب و گیرا هستند و حاوی ارزشهای متعالی الهی و انسانی است. این رباعیات نشان میدهد که علوی به خوبی اشعار مولانا و حافظ را خوانده است و با آنها مأنوس است.
وی ادامه داد: سرودن این رباعیات زیبای مینوی را به شاعر جوان آقای سیدمسعود علوی تبریک میگویم. این رباعیات نوید آیندهای درخشان در مسیر رباعیسرایی در نسل جدید شاعران ایران پس از انقلاب اسلامی و ادامهدهنده سنت کهن رباعیسرایی در ایران قرن بیست ویکم است.
در بخش دیگر این نشست نیز جمعی از شاعران، به مناسبت آغاز زعامت حضرت ولیعصر، امام زمان(عج)، تازهترین سرودههای خود را به پیشگاه این امام همام تقدیم کردند که بخشهایی از این اشعار را میتوانید در ادامه بخوانید:
محمدمهدى عبدالهى
آرامش شب دوباره برمىگردد
خورشید سحر سواره برمىگردد
با سیصد و سیزده طلوعى دیگر
آن صبح پر از ستاره برمىگردد
***
طوطى طبع من غزلخوان است
مىسرایم شکوه بالا را
لب ساحل نشستهام آرى
مىسرایم دوباره دریا را
خسته از وعدههاى پاییزى
منتظر ماندهام چنین روزى
آنک از ره بهار مىآید
مىسرایم امید فردا را
یامقلّب که قلب من با توست
یا مدبّر مرا تو تدبیرى
یا محوّل نگاه دیگر کن
حال ما را و حال دنیا را
گرچه حال زمان کمى بد شد
گرچه عاشق کمى مردّد شد
کرونا آمد و کمى سد شد
عشق حل مى کند معما را
بىقرارم قرار جانم باش
بین این دشت گل عذارم باش
نوبهارم کمى کنارم باش
تا نبینم سکوت صحرا را
بشنو از نى نواى یاران را
نغمه عشق با شهیدان را
آن مناجاتهاى چمران را
تا که معنا کنیم معنا را
یاد سنگر دوباره جارى شد
حال دلهایمان بهارى شد
کرونا هم تمام خواهد شد
العجل اى طبیب...دلها را
رخصتى تا دوباره جان گیرم
مثل قاسم شوم توان گیرم
بىنشان باشم و نشان گیرم
تا ببینم دم مسیحا را
عاشق سرزمین ایرانم
حامل پرچم شهیدانم
سبز و سرخ و سفید مىمانم
تا ابد دارم این تولا را...
شاعرى در مسیر بارانم
فارغ از سردى زمستانم
گرم عشق هواى مهرانم
کربلایى کن از وفا ما را
سید مسعود علوی
تا بانگ ز ناقوس زمان میآید
آوای خوشش به گوش جان میآید
هر لحظه در آیینه باور بینم
آن دلبر محبوب جهان میآید
ما را صنما به لطف جامی بنواز
با پیک نسیم صبح و شامی بنواز
هر جمعه در انتظار رویت هستیم
ما را به سلام یا کلامی بنواز
هر سوی به جستوجوی تو در گذریم
هر لحظه به انتظار صدها خطریم
پیمودن راه تو سلوک دل ماست
عمری است به بوی وصل تو در سفریم
غلامعلى حداد عادل
چه کند میگذرند لحظههای دور از تو
نمیکنند مگر لحظهها عبور از تو
هزار پنجره در هر گذر گشوده شده است
به شوق دیدن یک لحظه حضور از تو
خوش آن دمی که بیاید خبر که آمدهای
خوش آن شبی که شود شهر غرق نور از تو
زمانه با تو چه شیرین زمانه بی تو چه تلخ
مگر بیایی و افتد به دهر شور از تو
مرا به صبر نصیحت مکن که نتوانم
که زنده باشم و باشم دمی صبور از تو
تو چشم مایی و ما را جز این دعایی نیست
که چشم بد همه جا باد کور و دور از تو
غلامرضا کافی
خبردادند مخموران ز نوشانوش مستانش
که در سکرند مدهوشان هم از عطر گریبانش
چه تمثیلی ست با نرگس بنازم چشم آن گل را
همه چشم ست نرگسزار وآن هم هست حیرانش
خیال چشم او در گردش آورده است عالم را
به جز گردش نمیگردند از پیدا و پنهانش
خیال قامتش را در غزل بیهوده میبندم
که آتش میزند بر دل رباعیهای مژگانش
بهشت از روی او یک نسخه کمرنگ در قاب ست
اگر چه خوانده شد آن نازنین طاووس بستانش
زمین آن گونه خواهد بود با عطر ظهور او
که ابراهیم خواهد سوخت از رشک گلستانش
ملاحت آن قدر دارد کمان ابروی کنعانی
که صد یوسف گرفتارند در چاه زنخدانش
نه موسی می شناسم من نه عیسی گرچه میدانم
ملایک پردهداران و رسولانند دربانش
زمین آن گونه خواهد بود در عصر ظهور او
که گرگ آبشخوری دارد همان در چشم میشانش
به سامان قیامت باش در آدینه میعاد
که خیل مردگان را زنده خواهد کرد فرمانش!
کفن پوشیده برخیزند از خاک لحد آن روز
چنان اصحاب کهف از غار مردان فراوانش
شکوه کربلا تکرار خواهد شد ولی اینبار
حساب کوفی وشامی است با تیغ سر افشانش
ستم در پیشگاه او به خاک لابه میغلتد
سر طاغوت میریزد به بردابرد میدانش!
اگر خون موج بردارد اگر گل هیچ فرقی نیست
فقط ما عاشقان خواهیم در این عرصه جولانش
زبس چشم انتظار آن گل موعود جان دادند
کنار لاله نرگس روید از خاک شهیدانش
به خواب سرمه میبندم غبار کاروانی را
که قصد سامرا دارد به بوی گرد دامانش
مرارتهای هجران با خیال دوست آسان است
همان عکسی که یوسف داشت بر دیوار زندانش!
ایرج قنبری
نیامدی که همیشه در انتظار بمانم
کنار پنجره یک عمر بیقرار بمانم
مگر خیال تو سبزم کند در این شب پاییز
وگرنه تاب ندارم که بیبهار بمانم
نخواستی که بیفتم به خاک، تا به خیالت
چوبید سر به گریبان و شرمسار بمانم
چگونه میشود ای رود ای زلال همیشه
تو را ببینم و چون سنگها کنار بمانم
درخت سوختهام پس کجاست عطر نسیمت
بهار من نگذاری که در حصار بمانم
وحیده افضلی
بهار جانِ قشنگم! بهار بیمانند!
بهار سادهدل من! بهار بیترفند!
هنوز حوصله دارم برای آمدنت
هنوز با نفس دوست میشوم خرسند
هزار فصل زمستان گذشت از روحم
هزار ساله خوبم! هزار یعنی چند؟
دلم قرار ندارد؟ بگو کجا ماندی
دلم گرفته از این روزهای بیلبخند
دلم بریده شد از این جهان بیارزش
سرم شکسته شد از دوستان ارزشمند
خدا کند که بیایی! دوباره بیتابم
به روزهای بلند ندیدنات سوگند
بهارِ سبز قبای نجیب ِخوش چهره!
دلیلِ دلهرههای مقدس اسفند!
بیا عزیزتر از جان! بهار شیرینم!
بیا بهار رطب خیز من! بهار قند!
مصطفی محدثی خراسانی
بیا به خانه که امید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
بیا شکوه شکفتن که باز در نفسی
بهار رفته به تبعید با تو برگردد
بیا که صبح یقین در گشودن چشمی
به جای این شب تردید با تو برگردد
من و غروب و غم و اضطراب و چشمانی
به راه مانده که امید با تو برگردد
بیا که کوچ کند ماتم از حریم زمین
و شادمانهترین عید با تو برگردد
سیدسکندر حسینی از افغانستان
یک شاخه گل، گلدان فقط یک چیز کم دارد
هر سفره بیمهمان فقط یک چیز کم دارد
اردیبهشت وسفره سبز خداوندی
با این همه باران فقط یک چیز کم دارد
وقتی که شبها در خیالاتم نمیآیی
این روح سرگردان فقط یک چیز کم دارد
باید بیایی اسم تو در دفترم خالی است
این شعر بیعنوان فقط یک چیز کم دارد
وقتی که موعودی نباشد زندگی تلخ است
در ذات خود انسان فقط یک چیز کم دارد
نغمه مستشار نظامی
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
آیینهای را غرق حیرت کرده باشی
در سالهای سال دوری و صبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بیآنکه مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر
از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچههای تنگ و خسته
نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
پس بودهای و هستی و میآیی از راه
تا حق دلها را رعایت کرده باشی
پس مردمکهای نگاه ما عقب ماند
تو حاضری بیآنکه غیبت کرده باشی!
مهدی باقر خان از هندوستان
لب تر کنی تو سر ز تن خود جدا کنیم
شاید کمی زحق نمک را ادا کنیم
کی میشود ز لطف تو باشیم بهرهمند
کی میشود کنار تو ما هم صفا کنیم
ای ساکن خیام شهیدان سر به کف
برخیز تا قیامت دیگر بپا کنیم
گم کردهایم هستی خود را به یاد تو
باید دوباره نام شما را صدا کنیم
تا شام را ز دست یزیدان درآوریم
دل را بیا مسافر کرب و بال کنیم
عیسای روزگاری و بیمعجز شما
آخر چگونه درد جهان را دوا کنیم
اینبار نیز! جمعه دیگر فرا رسید
اینبار نیز با همه جان دعا کنیم
احمدعلی برقی از هندوستان
در انتظار تو منجی ببین بشر تنها است
ز درد رنج و غم هجر، نوحهگر تنهاست
زحال زار دلم هیچ کس نمیپرسد
ز هجر یوسفمان سالها پدر تنهاست
بهار گلشن عمرم دگر خزانی شد
به باغبان برسانید این شجر تنها است
در انتظار تو خون شد دلم، امام زمان!
بدون دیدن روی تو چشم تر تنهاست
سرویش تریپاتی از هندوستان
ای آینه شعر و ترنم برگرد
ای چشمه جاری تبسم برگرد
شمشیر جفا میشکند گیتی را
ای منجی دردهای مردم برگرد
محبوب حسین از کشمیر
الا که قائمِ امرِ قیام شد مهدی
زمامدارِ به کلِ نظام شد مهدی
به خلق، رهبر والامقام شد مهدی
امام بود و دوباره امام شد مهدی
انتهای پیام/
منبع : خبرگزاری تسنیم
پیوست عدالت از منظر جامعهشناختی مورد بررسی قرار میگیرد
ششمین همایش «کنکاشهای مفهومی درباره جامعه ایران» برگزار میشود
۱۵۰ گواهینامه آزمونهای حفظ مهد قرآن در آبانماه صادر شد
«چلچراغ آیهها در جماران» برگزار می شود
پویش سراسری «بوسه بر دستان پدر» برگزار میشود
شماره جدید فصلنامه اطلاعات حکمت و معرفت منتشر شد
حرم امام علی (ع) در نجف اشرف را از راه دور زیارت کنید
نماهنگ حماسی «منتصرون» محمدحسین حدادیان منتشر شد
کارگاه تخصصی ضبط تواشیح استودیویی برگزار شد
دوره آموزشی تطبیق آموزههای قرآنی در زندگی برگزار می شود
باقرزاده: ۵۸ هزار رقبه وقفی در هشت ماهه اول امسال سنددار شدند
قنبریان:فاطمیه نماد کنش فعالانه زن مجاهد اسلام در دوران کندی شمشیرهاست
قصه سرباز لشکر عمر بن سعد که پس از عاشورا هیچگاه سیراب نشد
چاپ کتاب پایان صهیونیسم و سقوط اسرائیل با همکاری ایران و مالزی
دفتر آیت الله مدرسی به جنایت علیه شیعیان پاراچنار واکنش نشان داد
دبیرخانه ستاد طرح ملی حفظ قرآن کریم تعیین تکلیف میشود
تشرف برندگان پویشهای «فجر عاشقی» و «سفیر آیهها» به مشهد مقدس
نشست «نظم جهانی پس از نصرالله» برگزار می شود
مشاهدات عینی فعالان عرصه هیئت از لبنان روایت می شود
نشست «صلح، زبان فارسی و رسانه» برگزار میشود
نشست «فلسفه، دانشگاه و اجتماع» برگزار میشود
دبیرخانه ستاد طرح ملی حفظ قرآن کریم تعیین تکلیف می شود
۴۰ مربی جلسات قرآن دانشآموزی مدرک مربی گری دریافت کردند
سعیدی نژاد: مادران برای فرزندانشان از آینده، قصه بگویند
سعیدی نژاد: مادران داستانهای تصویرگر آینده برای فرزندانشان تعریف کنند
کتابی که از شاخصهای تعیین مزاج براساس مبانی طب ایرانی می گوید
جایزه سیاستگذاری، تقدیر از فعالیتهای حل مسئله در کشور است
همایش تجلیل از مداحان حماسیخوان و شعرای حماسیسرا برگزار شد
دجال کیست و چه ویژگی هایی دارد؟
چرا باید از امامان (ع) پیروی و تبعیت کرد؟